Nana Canon

  • ۰
  • ۰

آداب بی‌قراری

شوت کرد زیر قوطی خالی نوشابه‌ای که شاید مثل خودش بی‌دلیل، شاید هم با دلیل، آنجا بود. تصور فرار از قید و بندها، رسیدن به نوعی رهایی در زمینه‌ی کم فراز و نشیبی از پیشامدهای ساده، دم‌دست و به ظاهر پیش‌پا افتاده، و ترجیح دادن همه اینها به دغدغه‌های به زعم خودش دست و پا گیر، بی‌اهمیت و ابلهانه، حالا دیگر داشت جذابیتش را از دست می‌داد و آرام آرام کرختی لذت بخش اوایل ماجرا جای خود را به روزمرگی کسالت‌بار و فجیعی می‌داد که ازش فرار کرده بود.

  • ۰
  • ۰

Dear Edward

Since death is certain, but the time of death is uncertain, what is the most important thing?

  • ۰
  • ۰

Babel

History isn't a premade tapestry that we've got to suffer, a closed world with no exit. We can form it. Make it. We just have to choose to make it.

 

  • ۰
  • ۰

All Summer in a Day

I think the sun is a flower. That blooms for just one hour.

  • ۰
  • ۱

آریزونا

آره، تو از همه‌چی خبر داری، اما یه چیزی رو در نظر نگرفتی. این‌که وقتی من یه داستان تکراری رو برات تعریف کنم، این کار رو با روایت خودم انجام می‌دم و این‌طوری، ممکنه توش یه چیزی پیدا بشه که تا حالا نتونستی اون رو ببینی. اون‌وقته که حتی یه داستان تکراری هم می‌تونه برات جذاب باشه.

  • ۱
  • ۰

Gods of Jade and Shadow

There was sadness in her, of course, but she didn't wish to crack like fine china either. She could not wither away. In the world of the living, one must live. And had this not been her wish? To live. Truly live

  • ۰
  • ۰

Plain Bad Heroines

I never disclose my real desires or the texture of my soul

  • ۰
  • ۰

It’s not that I felt empty. I think all of us feel empty most of the time and we merely pretend to fill the vacuum with laughter, crying, apologies – anything to make us feel human

  • ۰
  • ۰

How to Kill Your Family

I like to be on my own, and have never understood what weakness exists in people who crave the company of others all the time