I think the sun is a flower. That blooms for just one hour.
Original Titel: All Summer in a Day
Author: Ray Bradbury
First published: March 1, 1954
Rate: 4
مارگوت دختر نه ساله‌ایه که خانواده‌اش زمانی که چهار ساله بود، از زمین به زهره مهاجرت کردن. مارگوت احساس تابش خورشید روی زمین رو به یاد می‌آره، چیزی که به ندرت در زهره اتفاق می‌افته. «تمام تابستان در یک روز» در روزی اتفاق می‌افته که باران زهره متوقف می‌شه و خورشید فقط برای چند ساعت می‌درخشه.
دانلود کتاب صوتی فارسی از آفتامات؛ با صدای بهناز بستاندوست
من توی خونهٔ درن دشت مامان جونم یک اتاق دارم که عزیزترین خاطرات خردسالیم مربوط به اونجاست؛ برای همین چیزهایی که می‌خوام برام به یادگار بمونن رو توی اون اتاق نگهداری می‌کنم. دلتنگ مادرم بودم و داشتم کتابخونه‌ام رو کندوکاو می‌کردم که به این کتاب برخوردم. احتمالاً خیلی از ما زمان خردسالی، این کتاب رو خونده باشیم. این یک داستان کوتاه چهار صفحه‌ایه که خوندنش نهایتاً ده دقیقه از کل روز شما رو می‌گیره و در عوض در بیست و چهار ساعت آینده شما رو غرق فکر می‌کنه. بله، دقیقاً چهار صفحه. و می‌تونم چهارصد صفحه در موردش بنویسم. بعضی‌ها می‌گن بیش از حد کوتاهه و پایان جالبی نداره؛ اما برای من، کامله. درسته که کوتاهه اما هدفمند و ظریف نوشته شده و طراحی شده تا اسرار و تراژدی‌های طبیعت انسان رو نشون بده. چرا یک پایان کشیده که همه چیز رو به شکلی پیش پا افتاده توصیف می‌کنه، وقتی می‌شه تمام رویدادها و ادراکات رو طوری واضح بیان کرد که تمام جنبه‌های عمیق ماجرا رو بشه درک کرد؟ محل زندگی انسان‌ها در سیارهٔ زهره، جایی که پیوسته باران می‌باره و فقط هر هفت سال یک بار متوقف می‌شه، جایی که خورشید نشان دهندهٔ خوشبختیه. -اگر توجه نکردید، کوت پایین کاور کتاب رو بخونید- یکی از مضامین کتاب گفتن اهمیت لحظات شاد بود؛ اینکه لحظات شاد فقط برای کوتاه‌ترین زمان با ما همراه هستن. «تمام تابستان در یک روز» داستانی تلخ در مورد، حماقت، حسادت، اتحاد و یکپارچگی، مشکلات پذیرفته شدن در جامعه و پذیرش تفاوت‌ها و عدم درک احساسات دیگرانه. صحبت‌های زیادی راجع به مغایرت داشتن داستان با علم و دانسته‌های دانشمندها در زمان بردبری شده؛ ولی بذارید یک چیز جالب بهتون بگم. ری بردبری زمان عبور زهره از خورشید که یک پدیدهٔ بسیار نادره، درگذشت.